آخرین خبر/ سحر طی شد موذن بانگ برداشت
ز جا برخیز هنگام نماز است
ز هر گلدستهای آواز برخاست
در رحمت به روی خلق باز است
اگر خواهی نشاط صبحدم را
به آداب مسلمانی وضو کن
ز آب پاک جان را روشنی ده
به سوی قبله با اخلاص رو کن
چه خوش باشد که با یاد خداوند
تمام لحظههایت گیرد آرام
چه خوش باشد نماز پنجگانه
به صبح و ظهر و عصر و مغرب و شام
محمد جواد محبت
به دست خود درختی مینشانم
شعر نماز از محمدجواد محبتبرآمد باد صبح و بوی نوروز
دلگیر و بهونه گیرالهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی ، وان دل همه سوز
هر آن دل را که سوزی نیست ، دل نیست
دل افسرده غیر از آب و گل نیست
دلم پرشعله گردان ، سینه پردرد
زبانم را بگفتم آتش آلود
کرامت کن درونی دردپرورد
دلی در وی درون درد و برون درد
دلم را داغ عشقی بر جبین نه
زبانم را بیانی آتشین ده
سخن کز سوز دل تابی ندارد
چکد گر آب از او آبی ندارد
دلی افسرده دارم سخت بی نور
چراغی زو بباید روشنی دور
بده گرمیدل افسرده ام را
فروزان کن چراغ مرده ام را
ندارد راه لطفم روشنایی
ز لطفت پرتوی دارم گدایی
اگر لطف تو نبود پرتوانداز
کجا فکر و کجا گنجینهی راز
ز گنج راز در هرگنج سینه
نهاده خازن تو صد دفینه
ولی لطف تو گر نبود به صد رنج
پشیزی کس نیاید زان همه گنج
چو در هرگنج صد گنجینه داری
نمیخواهم که نومیدم گذاری
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو میباید دگر هیچ
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
شعر نیایش : لطف تو از وحشی بافقیخدای آسمونها خدای کهکشونها
برس به داد دل عاشق ما جوونا
چشمههای خروشان تـو را میشناسنــد
اینبار جدیتر از قبلياد دارم يك غروب سرد سرد
شعر اب و ایینه از مرحوم دکتر قیصر امین پورحال که دیوانه شدم ، میروی
بی سر و سامانه شدم ، میروی
حال که دیوانه شدم ، میروی
بی سر و سامانه شدم ، میروی
میروی ، افسانه شدم ، میروی
میروی ، افسانه شدم ، میروی
حال که دیوانه شدم ، میروی
حال که دیوانه شدم ، میروی
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
من دوس دارم بهش کمک کنمتعداد صفحات : 0